تو تابستون امسال با اون گرمای خفه کننده اش توی اتوبوس نشسته بودم. برگشت گفت : آخه اين چيه سرت كردي مثل امل ها !!مثل اين كه باورت نشده قرن 21 و مثل مردم عصر حجر مي گردي؟! یافته های محققان گروه تحقیقاتی در مرکز نیویورک نشان می دهد که نسل جدید جوانان دختر نیویورکی بر خلاف نسل های قبلب علاقه ی چندانی به خود نمایی وپوشیدن لباس های بدن نما ندارند. ((ملیسا لاویجن)) از محققان این گروه در توضیح تحلیل های آماری گروه خود می افزاید از نظر ما آمار های دریافتی از نسل جوان دختران نیویورک حاکی از آن است که مردم به پوشیدگی بیشتر روی آورده اند . او می افزاید (( علت اصلی این امر از نظر من نگاه شاده انگارانه و بی بند باری است که در چند سال اخیر با شعار ((همه چیز میگذرد)) رایج شده بود واکنون در عکس العمل به آن موج بی بند باری گرایش به پوشیدگی بیشتر در میان دختران جوان دنوجوان اوج میگیرد. لاویجن معتقد است که با گذشت چندین سال از اوج گرفتن فرهنگ خود نمایی ولباس های کوتاه وبدن نمایی که افراد را در کمترین میزان پوشش قرار می داد اکنون مردم به دنبال چیز متفاوتی هستند چیزی که دیگر آن قدر بدن نمایانه نباشد . محققان این گروه دلیل دیگر این روی آوردن دختران جوان به پوشش بیشتر را تمایل آن ها به داشتتن کنترل بر خویش وراحت بودن از آزار دیگران میدانند واضافه میکنند . (( به طور کلی گرایش به مذهب رفتن به کلیسا ورویا رویی با فرهنگ عمومی به بی بند باری علامت آن است که نسل جوان قصد دارد که خودش بر خود کنترل بهتری داشته باشد .))
چرا غرب همواره تلاش كرده است كه در سلسله اقدامات تهاجمى خود عليه ارزشهاى فرهنگى ملى و اسلامى، كشف حجاب را يكى از اقدامات مهم قرار داده و توان بالايى را به عملى شدن آن و جلوگيرى از اشاعه حجاب اسلام اختصاص داده است؟ چرا اسلام، اين دين سعادت بخش، حجاب را براى زنان واجب فرموده و يكى از احكام. ضرورىقراردادهاست؟(1)شك نيست كه غرب و اسلام با دو ديدگاه متفاوت به زن و ارزشها و كرامت انسانى الهى او مىنگرند و بر همين اساس برنامهريزى مىنمايند. اينك حجاب را از دو ديدگاه غرب مورد بحث و بررسى قرار مىدهيم: لباس پوشيدن، شأنى از شئون انسان است و در هر تمدن رابطه مستقيمى با معناى انسانوتعريف. انسان. درآن. تمدن. دارد. حجاب انسان در تمدن جديد غربى چيست؟ در تمدنى كه خدا از صحنه زندگى غايب شده، و در كليسا عزلت گزيده، معنويت به حاشيه زندگى خزيده، و استخوانبندى فرهنگ و تمدن غربى، يك استخوانبندى مادى شده كه در آن ديگر معنويت و قدس، اصالت ندارد و انسان ديگرى موجودى نيست كه حامل «روح الهى» باشد و بتواند خليفه خدا در زمين شودو. . . در اين تمدن، انسان هيچ فرقى بنيادى و وجودى با حيوان ندارد. . . او هم چند سالى در طبيعت زندگى مىكند و مىميردو هیچ . ارزش و اعتبار همه چيز در اين تمدن با اين ملاك سنجيده مىشود كه چقدر مىتواند به انسانى كه اساسا حيوانى مادىاست، لذت ببخشد و يكى از چيزهايى كه مىتواند به او لذت ببخشد «تن انسان» است. از نظر غرب، انسان جز «تن» چيز ديگرى نيست و اين تن يكى از مهمترين آبشخورهاى لذت اوست، و او در فرصت محدودى كه تا مرگ دارد بايد از همه لذتها تا مىتواند بهرهمند شود»(2. در اينجا ما ديدگاه برخى از دانشمندان غربى را درباره حجاب و پوشش كنار هم قرار مىدهيم تا شما خود به قضاوت بنشينيد و علت تناقص گويىها را خود پيدا كنيد. راسل با «تابو» خواندن احساس شرم، عفاف و تقواى مرد و پوشش زن درباره ريشه حيا و حجاب مىگويد:اخلاق جنسى آنچنان كه در جوامع متمدن ديده مىشود، از دو منبع سرچشمه مىگيرد: يكى، تمايل به اطمينان پدرى، ديگرى، اعتقاد مرتاضانه به خيبث بودن عشق. ديدگاه فرويد نيز هم افق با ديدگاه راسل است. او نيز اخلاق جنسى را تابو مىخواند و در روانشناسى خود، مبناى تحركات انسان را در همه دورانهاى زندگى، غريزه جنسى معرفى مىكند و ايجاد مانع در برابر آنان را به هر شكل ممكن، مردود شمرده، عامل بيمارىهاى روانى مىداند. به راستى، آيا مىتوان اين كلمات متناقص كه حقايق آشكار را زير پا مىگذارد پذيرفت؟ آيا اخلاق نوين جنسى غرب كه با استفاده همين نظريات پايهريزى شده مشكلات روانى را حل كرده است و يا به عكس، عوارض بىشمار فرهنگى، اجتماعى و اخلاقى به وجود آورده و هزاران درد بىدرمان به دردهاى گذشته افزوده است؟»3))آيا مىتوان با اين سخن متناقض، به تحليل ريشه حجاب و حيا پرداخت و آن را تبيين نمود؟شهيد مطهرى در پاسخ غربىها مىگويد : درباره اينكه زن ابتدا در خود احساس نقص مىكرده است و سبب شده كه هم خود او و هم مرد، او را موجود پست بشمارد، سخنان زيادى گفته شده است، خواه آن سخنان درست باشد و خواه نادرست، با فلسفه اسلام درباره زن و پوشيدگى زن رابطهاى ندارد. اسلام، نه حيض را موجب پستى و حقارت زن مىداند و نه پوشيدگى را به خاطر پستى و حقارت زن عنوان كرده است؛ بلكه منظور ديگرىداشته. است»(4)*. آية اللّه جوادى آملى مىگويد : «شبههاى كه در ذهنيت بعضى افراد هست، اين است كه خيال مىكنند حجاب براى زن محدوديت و حصارى است، حجاب نشانه ضعف و محدوديت زن است. »(5))محروميت از ارضاى غريزه جنسى از راه مشروع و طبيعى، باعث انحراف و فساد خواهد شد؛ اسلام اين مشكل را با دستور ازدواج و توجه همسران به ارضاى همديگر حل كرده است. اين اشكال كه حجاب و پنهان شدن زن در ميان پوششها باعث محروميت و طغيان و فساد مىشود، بىاساس است، زيرا اسلام با آن دستورهاى موكد خود راجع به ازدواج و احكام دقيق خود در اين مورد، رفع محروميت كرده. است. اما «بايد توجه داشت كه اگر مشكل محروميت را با به وجود آوردن بىبند و بارى و كشف حجاب رفع كنيم، مفاسد تباهىها هزاران برابر بيش از تباهىهاى محروميت است؛ قبلا اشكال مىكردند كه محرومت از زن باعث مىشود كه مردها به همجنس خود تمايل كنند و گناه بزرگ «لواط» رائج مىگردد؛ ولى بايد با اينها گفت چرا در دنياى غرب كه مرد از محروميت بيرون آمده و با كمال آسانى مىتواند با زن تماس بگيرد، دامنه همجنس بازى و لواط گسترده شده؛ تا آنجا كه اين موضوع به عنوان لايحه به مجلس كشيده شده و مجلس بريتانيا جوازآنراتصويب. كرده است؟از اين نمونه و امثال آن مىفهميم كه حل مشكل با بىبندوبارى نيست، بلكه بىبندوبارى مشكل را هزارها برابر مىكنند. بىبندوبارى زنها، برنامههاى سكس، فيلمهائى كه نمايشگر زنهاى نيمه عريان و بىحجاب است، و دوست بازى به عنوان جشن و هنر و برداشتن مرز بين زن و مرد، هر يك آتش است كه به خرمن غريزه جنسى مىافتد، و عواقب اين تهيجات و تحريكات بر كسى پوشيده نيست؛ اسلام كه كاملاً به همه جوانب با نظر دقيق مىنگرد و دستوراتش عميقا حساب شده و منطقى است، كاملاً به مرز باريك بى بند و بارى و فساد اطلاع و توجه دارد، و به خوبى در قانونگذارى خود خطر شكسته شدن حصار عفاف، و باريكى اين مرز را در نظر داشته. است. »(6))زندانيان چادر، عنوان كتابى است كه توسط خانم شهره مستشار در انگليس منتشر شده است «چنانچه از عنوانش پيداست، حجاب، ضد آزادى زن تلقى شده است. مىدانيم كه آزادى قلمروهايى دارد: بيان عقيده، فعاليت سياسى و. . . . حجاب كدام آزادى را سلب مىكند؟ اگر فعاليتهاى اجتماعى و سياسى زنان معنى نداشت، ديگر كدام آزادى است كه با حجاب سلب شده است؛ مگر اينكه مراد از آزادى، هرزگى جنسى و بىبندوبارى غريزى باشد؛ كه البته حجاب اين آزادى را تحديد مىكند و رسالت حجاب هم همين است و نيز حجاب برخى دشوارىها را به بار دارد كه اگر اصل آن براى سلامت و رشد جامعه انسانى مقيد انگاشته شود، بايد آن را متحمل شد. »(7) در دفاع از حجاب، مىتوان گفت : «مگر دانش اندوزى، با محدوديت همراه نيست. مگر راست گويى، برخى آزادىها را سلب نمىكند. همواره ناموس خلقت بر اين استوار بوده كه اشياء ذى قيمت و پر ارج را در پوشش محكم و دست و نيافتنى و به دو از چشم و دسترس هر كس و ناكس محافظت نموده است. مرواريدهاى گرانسنگ را در پوشش نفوذناپذير چون صدف نگاهدارى نموده، اما سنگهاى بىارزش را به وفور در هر جا پراكنده است. زن مسلمان نيز آنگاه كه پيكر خود را حرم پرحرمت حجاب قرار مىدهد و خويشتن را از تير نگاههاى هوس آلود مردان هرزه حفظ مىكند، در واقع مرواريد گرانسنگ عفت و نجابت را در صدف حجاب و گوهر ارجمند زنانگى خويش را در پوشش مطمئن از دستبرد نامحرمان حفظ مىنمايد. »(8))نيز مىتوان گفت : «و هرگز پوشش، مانع كار نيست. اگر نگاهى به آن زنانى كه در كارخانهها كار، يا در دهات مشغول توليد هستند، بكنيم مىبينيم هم پوشيده هستند و هم به اقتصاد كمك مىكنند، و اين زنان غرب زده هستند كه با برهنگى خود جامعه را به فساد كشيدند و يك موجود مصرفى و تفننى بيش نيستند. »(9))نيز مىتوان گفت : «تنها راه حفظ شخصيت و حرمت زن روى آوردن به حجاب است. اگر او به حجاب روى آورد، پايگاه خانوادگىاش قوى مىشود. مردها، ناچار مىشوند به زندگى خانوادگى خود ارج نهند و به همسران خود، واقعا توجه كنند (و به آنها وفادار باشند). اگر حجاب خود را ارج نهد، او را به مشاغل پست با حقوق بخور و نمير، نمىگمارند و استعدادهاى واقعىاش به هدر نمىرود و آن وقت است كه مىتواند در مشاغل عالى، به مراتب بيشتر از آنچه براى بىحجاب مطرح است، توفيق به دست آوَرَد. »(10) شنو از چادر که در توصیف زن تار و پودش با تو می گوید سخن در کلاس حفظ تقوی و شرف دختران درند و چادر چون صدف الهي آنان كه تو را دارند و هيچ ندارند چه چيز ندارند و آنان كه تو را ندارند و همه چيز دارند چه چيز دارن !!!
یه دختر کوچولوی 8-9 ساله هم به خاطر نبود جا دور از مامانش نشسته بود رو صندلی ته اتوبوس.
دختر کوچولو روسری اش رو خیلی زیبا با رعایت حجاب همراه چادر عربی سرش کرده بود.
خانوم بدحجابی که پیش دختر کوچولو نشسته بود و خودشو باد میزد با افسوس گفت:
(توی این گرما اینا چیه پوشیدی؟از دست اجبار این مامان باباهای خشک مقدس...تو گرمت نمیشه بچه؟)
همون لحظه اتوبوس ایستاد و باید پیاده میشدیم.
دختر کوچولو گره ی روسری اش رو سفت تر کرد و محکم و با اقتدار گفت:
(چرا گرممه... ولی آتیش جهنم از تابستون امسال خیلی خیلی گرم تره...)
دختر کوچولو پیاده شد و اون خانم بدحجاب سخت به فکر فرو رفت..
گفتم: واقعا؟! عصر حجر يعني كي؟
گفت:چه مي دونم 14 قرن پيش.
گفتم:چه جالب 14 بيشتره يا16؟
گفت : چه سوالايي ميكني معلومه 16!
گفتم: پس 16 قرن پيش عصر حجر تره تا 14 قرن پيش
گفت:معلومه
گفتم: پس شما با اين حساب بايد دمده تر باشيد كه مثل مردم 16 قرن پيش مي گرديد اونم چه زماني موقعي كه بهش مي گفتن عصر جاهليت ديگه از اسمش هم پيداست كه خيلي دمده است...
ديگه پي اش رو نگرفت گذاشت رفت
افحكم الجاهلية يبغون ومن احسن من الله حكما لقوم يوقنون مائده 50
آيا حكم جاهليت را مي جويند و چه حكمي براي يقين آورندگان از حكم خدا بهتر است ؟
و لا تبرجن تبرج الجاهلية احزاب 33
و به همسرانت بگو خود را چنان زنان جاهل نيارايند
فطری بودن پوشش:
حجاب و پوشش در تمام ادیان و مذاهب، دارای جایگاه خاصی است و یکی از دلایل اساسی آن این است که حجاب و عفاف، یک امر فطری است. داستان حضرت آدم و حوا نیز فطری بودن پوشش را اثبات می کند. در تورات (کتاب مقدس یهودیان که برای مسیحیان نیز مقدس است) می خوانیم: «و چون زن دید که آن درخت برای خوراک نیکوست و به نظر، خوش نما و درختی دلپذیر و دانش افزا، پس، از میوه اش گرفته بخورد و به شوهر خود نیز داد و او خورد. آنگاه چشمان هر دوی ایشان باز شد و فهمیدند که عریان اند، پس برگهای انجیر به هم دوخته، سترها برای خویشتنن ساختند...». بعد ادامه می دهد: «و آدم، زن خود را حوا نام نهاد، زیرا که او مادر جمیع زندگان است و خداوند رخت ها برای آدم و زنش از پوست بساخت و ایشان را پوشانید» (تورات، سفر پیدایش، باب 3، آیات 8-6 و 21-20). بر طبق این متن، آدم و حوا لباسی نداشتند و بعد از خوردن شجره ممنوعه چشمشان باز شد و فهمیدند که عریان اند که بلافاصله با برگ درختان خود را پوشاندند و بعدا خداوند لباسی از پوست به ایشان ارزانی داشت. در قرآن کریم در مورد داستان حضرت آدم علیه السلام و حوا چنین آمده است: «فلما ذاقا الشجرة بدت لهما سواتهما و طفقا یخصفان علیهما من ورق الجنة؛ آن گاه که آدم و حوا از درخت ممنوعه چشیدند، پوشش خود را از دست داده (عورتشان آشکار گردید) و به سرعت، با برگ درختان بهشتی خود را پوشاندند» (سوره اعراف/ آیه 22 ).
طبق آیات شریفه قرآن کریم، حضرت آدم و حوا قبل از چشیدن درخت ممنوعه دارای لباس بوده اند، اما با خوردن از آن درخت ممنوعه (بر اثر اغوای شیطان) لباس خود را از دست دادند که بلافاصله به پوشاندن خود اقدام نمودند. به هر حال، مطابق هر دو نقل، پس از احساس برهنگی (خواه طبق نقل تورات قبل از آن دارای لباس نبوده و یا طبق قران کریم دارای لباس بوده اند) بلافاصله خود را با برگهای درختان بهشتی پوشاندند. این احساس شرم از برهنگی حتی بدون حضور ناظر بیگانه، و سرعت در پوشاندن خود به وسیله برگ ها (هرچند به طور موقت)، از آن جهت که تحت هیچ آموزش یا فرمانی از جانب خداوند یا فرشته وحی و یا تذکر هریک به دیگری صورت گرفته است، بیانگر فطری بودن پوشش در انسان است و ثابت می کند که لباس و پوشش، به تدریج و بر اثر تمدن ها ایجاد نشده است، بلکه انسان های نخستین، یا به تعبیر بهتر، نخستین انسان ها، به طور فطری بدان گرایش داشته اند. و بنا به گواهی متون تاریخی، در اکثر قریب به اتفاق ملت ها و آیین های جهان، حجاب در بین زنان، معمول بوده است. هر چند حجاب در طول تاریخ، فراز و نشیب های زیادی را طی کرده و گاهی با اعمال سلیقه حاکمان، تشدید یا تخفیف یافته است، ولی هیچ گاه بطور کامل از بین نرفته است.
تمام ادیان آسمانی، حجاب و پوشش زن را واجب و لازم شمرده اند و جامعه بشری را به سوی آن دعوت کرده اند؛ زیرا لزوم پوشش و حجاب به طور طبیعی در فطرت زنان به ودیعت نهاده شده است و احکام و دستورهای ادیان الهی هماهنگ و همسو با فطرت انسانی تشریع شده است، پس در همه ادیان الهی پوشش و حجاب زن واجب گشته است. در ادیان زرتشت، یهودیت، مسیحیت و اسلام، حجاب زنان امری لازم بوده است. کتاب های مقدس مذهبی، دستورها و احکام دینی، آداب و مراسم و سیره عملی پیروان این ادیان الهی، بهترین شاهد و گواه اثبات این مدعاست.
حجاب در دین یهود:
ادامه مطلب
تار و پودم را شرافت تافته تا شرافت را به عصمت بافته
بهترین سرمایه زن چادر است زانکه زن را زینت زن چادر است
چادر از بهر زنان الزامی است بهر زن بی چادری ناکامی است
حفظ چادر در سرای اقتدار دختران را هست تاج افتخار
حفظ چادر حفظ دین و مذهب است شیوه زهرا و درس زینب است
حفظ چادر حافظ ناموس هاست پاسدار حیله جاسوس هاست
حفظ چادر نص قرآن مجید قفل جنت را بود تنها کلید
حفظ چادر سد فحشا می شود رو سفیدی نزد زهرا می شود
حفظ چادر چاره ساز کار هاست حافظ گل از هجوم خارهاست
حفظ چادر زخم ها را مرحم است دست رد بر سینه نامحرم است
حفظ چادر التیام درد هاست سد محکم در بر نامرد هاست
Design By : Night Melody